جدول جو
جدول جو

معنی سرای درم - جستجوی لغت در جدول جو

سرای درم
(سَ یِ دِ رَ)
دارالضرب. دارالسکه. ضرابخانه: شهرکی است از وی تا لب رود پرک فرسنگی است و اندر وی سرای درم زدن است (به ماوراءالنهر) . (حدود العالم).
همی کرد اندیشۀ بیش و کم
بفرمود پس تا سرای درم
بسازند و آرایش نو کنند
درم مهر بر نام خسرو کنند.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فراخ درم
تصویر فراخ درم
پول دار، ثروتمند
فرهنگ فارسی عمید
(سَ یِ دِ رَ)
جای باش. جای آرامش. اقامتگاه. منزلگاه:
اگر شارسان از بر کوهسار
سرای درنگ است و جای شمار.
فردوسی.
چنین تا رسیدند نزدیک گنگ
که آن بود خرم سرای درنگ.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(دَ رَ)
دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، واقع در 8500 گزی جنوب آغ کند. و 12500 گزی راه شوسۀ میانه به زنجان. کوهستانی، هوای آن معتدل مایل بگرمی و مالاریائی، آب آن از دو رشته چشمه. محصول آن غلات و حبوبات است، 25 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. از صنایع دستی بافتن جاجیم و گلیم آن معمول است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(فَ دِ رَ)
پولدار. مرفه. ثروتمند:
تنگدستان ز من فراخ درم
بیوگان سیر و بیوه زادان هم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرای درنگ
تصویر سرای درنگ
جای آرامش، اقامتگاه، منزلگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراخ درم
تصویر فراخ درم
پر پول ثروتمند پولدار
فرهنگ لغت هوشیار
نام مرتعی در حوزه ی شیرگاه
فرهنگ گویش مازندرانی